دكتر امين گلستاني
پژوهشگر، مشاور و مدرس حوزه استراتژی فناوری اطلاعات
——————————————————————————————————————————–
تداوم توسعه علوم فناورانه و نفوذ آنها در زندگی بشر به قدری زیاد و همهگیر شده که تقریبا میتوان چنین پنداشت که ادامه زندگی اجتماعی یا کسب و کار بدون استفاده از این علوم، بسیار مشکل یا حتی محال است. بنابراین داشتن دانش لازم در برخورد و بکارگیری از این فناوری بسیار حیاتی است چراکه انطباق با تغییرات پارادایم غالب، نیاز به فراگیری دانش جدید روز دارد درغیراینصورت میتواند موجبات بروز مشکلات عمدهای را فراهم آورد. همانطور که استفاده از ابزارهای حمل و نقل مانند خودرو یا هواپیما نیاز به فراگیری دانش آنها و کسب مهارتهای اختصاصی دارد، بکارگیری ابزارهای فناورانه نیز در فضاهای مجازی نیاز به دانش و سواد اطلاعاتی یا رسانهای دارد. گاهی اتخاذ یک تصمیم درست در فضای رسانه یا فضای مجازی بقدری حیاتی جلوه میکند که میتواند مسیر حرکت را بکلی تغییر دهد، حال اینکه در این فضاها عمدتا با آسیبها و تهدیدات بالقوه نیز مواجه خواهیم بود. بنابراین همانطور که ملاحظه میگردد فناوریها توانستهاند مفهوم سواد را به نحوی دیگر توسعه دهند. به عبارتی، امروزه هرکس دانش کار با رایانه و شبکههای اطلاعاتی را نداشته باشد به نحوی کمسواد خوانده میشود، این در حالی است که قبلا مفهوم سواد، صرفا به مهارت خواندن و نوشتن محدود بود اما امروزه هرکس فقط با یک تلفن هوشمند قادر است به اقیانوس اطلاعات متصل شود. در نمودار زیر میبینید که درصد بکارگیری اطلاعات از طریق تلفنهای هوشمند در خانهها یا زمان رفت و آمدها ویا خرید چقدر بالاست.
تعبير سواد اطلاعاتي (Information Literacy)را نخستين بار پل ژوكروفسكي بهكار برد. وي اولین بار در طرح پيشنهادي خود به كميسيون ملي علوم كتابداري و اطلاعرساني (ان.سي.ال.آي.اس.) ايالات متحده در ۱۹۷۴، به تبيين اهداف دستيابي به سواد اطلاعاتي پرداخت. او كسي را داراي سواد اطلاعاتي ميداند كه براي استفاده از منابع اطلاعاتي آموزش ديده باشد و بتواند با استفاده از اطلاعات، مسائل خود را حل كند. در واقع سواد اطلاعاتی را اقتباسی از رفتار اطلاعاتی مناسب برای به دست آوردن اطلاعات از هر مجرا یا رسانه معرفی نمود.
بنا به نظر یونسکو: سواد رسانهای (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. به زبان ساده، سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به تفسیری دیگر، سواد رسانهای کمک میکند تا از سفره رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شد. حال با توجه به تعداد کاربران شبکههای اینترنتی در سراسر جهان بنا به آمار رسمی ذیل میتوان پی به اهمیت سواد اطلاعاتی و رسانهای برد.
سواد رایانهای، سواد اطلاعاتی، سواد دیجیتالی، سواد تک رسانه تا سواد چندرسانهای، چندسوادی، فراسواد، سواد چندحالتی، سواد چندفرهنگی، سواد چندزبانی و سواد انتقادی که البته این فهرست اسامی سواد هنوز بسته نشده و در حال توسعه است، همه بر اساس تغییرات پارادایم و نیاز فناوریها شکل گرفتهاند. در حقیقت اینها همان ابزارهای تعامل و استفاده از فناوریها میباشند که در هرچرخه از توسعه و پیشرفت فناوری پدید آمدهاند، لذا هرکس قوانین بکار بستن ابزارها را بهتر بداند، طبیعتا بهتر نیز آنها را مدیریت خواهد کرد و کمتر مورد آسیب و تهدید قرار میگیرد.
دنیای پر رمز و راز فناوری اطلاعات با انبوه دادهها، از پیچیدگیها و اسرار زیادی برخوردار است. بنابراین زمینه فوقالعادهای برای ظهور حملات، تهدیدات و آسیبهایی است که میتوانند خسارات اجتماعی و فرهنگی سهمگینی را به بشریت وارد نمایند لذا هرگز نباید انتظار داشت که با دیدگاه سنتی و غیرمدرن بتوان از گزند این آسیبها مصون ماند. بنابر تشبیه رایج، رسانه نظیر تیغی بُرنده است که هم فوایدی را به همراه دارد و هم ممکن است آسیبهایی را برای مصرفکنندگان بهمراه داشته باشد.
انبوه متن و پیامکهای وارده از طرف شبکههای گسترده اجتماعی به اذهان آدمی آنقدر مستمر و قدرتمند عمل میکند که قادر است هر تغییری را در فرهنگ و نگرش یک اجتماع ایجاد کند، بدین ترتیب صرفا کسب و ارتقای سواد اطلاعاتی و رسانهای، آنهم در سطح بالا که از طریق برنامهریزی علمی و منظم بدست میآید، میتواند کمک موثری را به حفظ و نجات بشر در این تلاطم نماید.