بررسی سرویسهای ناکام و پروژههای نیمهتمام شرکتهای بزرگ فناوری اطلاعات
مولف: دکتر امین گلستانی، پژوهشگر و مدرس علوم استراتژي فناوري اطلاعات
افزایش تعداد پروژه و خدمات شرکتها نسبت مستقیمی با نحوه مدیریت و حجم فعالیت نوآورانه آنها دارد و این موضوع هیچ ارتباطی با اندازه فیزیکی اعم از تعداد کارکنان و یا ساختمانها ندارد، به این معنا که شرکتهایی با اندازه کوچک میتوانند بر اساس بهکارگیری و مدیریت کارکنان دانش به خلاقیتهای متعدد و بزرگی دست یابند و خدمات متعددی را ارائه نمایند اما گاهی ممکن است سازمانهای بزرگ با تعداد نیروهای کثیر بدون خلاقیت و دانش هرگز نتوانند اینگونه بدرخشند و بنا به دلایل پیچیدگی در تصمیمگیریهای مدیریتی و سنگینی بروکراسی داخلی ناچار شوند چند محصول را به زبالهدانی تاریخ بفرستند.
حال با این توضیح، شرکتهای بزرگی را مانند گوگل یا اپل در نظر بگیرید که هم تعداد کارکنان زیادی دارند و هم این کارکنان به سلاح و ابزار دانش و نوآوری مجهز هستند. بدیهی است که تعداد پروژههای بدیع آنها بسیار زیاد خواهد بود البته گاهی نیز برخی از این خدمات آنطور که انتظار میرود به عرصه ظهور و اقبال عمومی نمیرسد و این موضوع میتواند دلایل بسیار زیاد و پیچیدهای داشته باشد. گاهی مشکلاتی در مدیریت موجب این وقایع میگردد ولی گاهی این پروژهها بهصورت تعمدی به انتها نمیرسند و این ناکامی بهصورت موقت در برنامه توسعه شرکت برای آمادهسازی بازار بهمنظور استقبال از محصول بزرگتر بعدی طراحیشده است که این مورد بسیار نادر است. پروژه Google Wave، پروژه Google Glass، پروژه Google Lively، پروژه Google Buzz، پروژه Google X، پروژه Google Answers، پروژه Google Health، پروژه Google Video، پروژه Google web Accelerator، پروژه Google Offers، پروژههای Jaiku، Knol، Dodgeball، Nexus Q و نهایتاً گوگل پلاس و چندین پروژه دیگر در شرکت گوگل به دلایلی، نیمه کار رها شدند و چرخه تکمیلی و تجاری آنها هرگز کامل نشد که برای نمونه به روند توقف گوگل پلاس اشاره مینماییم.
ویک گاندوترا، معمار ارشد گوگل پلاس در سال ۲۰۱۱ در رقابت با فیسبوک، گوگل پلاس را معرفی نمود اما در همین اثناء فیسبوک با روشهای مدیریت منابع انسانی، تعداد زیادی از کارمندان گوگل را جذب خود نموده بود و گوگل پلاس بدون افزایش مزایای رقابتی در برابر فیسبوک ناکام ماند. پونتیسانی، از مدیران سابق محصولات گوگل که بر روی پلاس کار میکرده و هماکنون افسر ارشد محصولات در فلیپکارت است میگوید: “گوگل پلاس یک هویت یکپارچه ساخته بود که تمامی محصولات گوگل را درمینوردید و درنتیجه با یک هویت میتوانستید به همه آنها وارد شوید. گوگل شما را میشناخت. تنها چیزی که گوگل پلاس نمیتوانست به گوگل بدهد، مقصد دیگری برای تبلیغات بود. جایی که فیسبوک هنوز هم در آن برنده است” و این همان مزیت رقابتی است که گوگل پلاس از آن غافل ماند. از دیگر دلایل شکست گوگل پلاس میتوان به تغییر رویه ناگهانی مدیریت اشاره نمود بطوریکه در یک بازه زمانی کوتاه ۱۰۰۰ نفر از مهندسان برتر گوگل با ابزارهای جدید که هنوز از کارایی آنها اطمینان حاصل نشده بود درگیر گوگل پلاس شده بودند و این پروژه غیر از سایر پروژهها یکباره در اندازهای وسیع و بزرگ توسعه داده شد درحالیکه گوگل همواره با پروژههای کوچک کار را آغاز مینمود و بدون فشار و بر اساس بازخوردهای دریافتی از محیط به توسعه آن میپرداخت تا بهصورت کاملاً ارگانیک، پروژه مورد استقبال قرار گیرد. از طرفی در همان زمان، ارزش شبکه اجتماعی فیسبوک به ۱۴ میلیارد دلار رسیده بود و ۵۰۰ میلیون نفر عضو واقعی داشت و ورود گوگل به این حوزه ناشناخته، محلی از سؤال بود. دیوید بسبریس که در راهاندازی پلاس به گاندوترا کمک کرده بود، جای او بهعنوان رئیس گوگل پلاس را گرفت و ادعا کرد گوگل به شبکه اجتماعی خود در درازمدت متعهد است. شش ماه پسازاین بیانیه او هم از سمت خود برکنار و بردلی هارویتز، یکی از مدیران اجرایی قدیمی گوگل جای او را گرفت که همین موضوع نشان از سردرگمی گروه مدیریت و تفاوت در ایدئولوژی آنها داشت و همین تغییرات موجب افت ۱٫۲۳ درصد ارزش سهام شرکت آلفابت که گوگل زیرمجموعه آن است گردید. معمولا زمانی که مشکلاتی در سطوح مدیریت پیش میآید، شکافهایی نیز در سطوح فنی و تکنیکی رخ خواهد داد لذا بروز آسیبپذیری افشای اطلاعات ۵۲٫۵ میلیون کاربر و دسترسی اپلیکیشنها به اطلاعات پروفایل کاربران نیز مشکلی شد مضاعف بر سایر مشکلات گوگل پلاس و جمیع این اتفاقات مدیریتی و تکنیکی موجب ناکامی گوگل پلاس شد. هرچند این موضوع محدود به گوگل نیست، شرکت اپل نیز بهعنوان یکی از خوشنامترین شرکتها بیش از ۱۲ پروژه و محصول نیمهتمام و شکستخورده دارد. بلندگوی iPod Hi-Fi، موس hockey puck، تلویزیون Macintosh، کنسول بازی Pippin، کامپیوتر Apple III، منشی دیجیتالی شخصی Newton PDA، دوربین Apple QuickTake، لپتاپ Macintosh Portable، کامپیوتر Mac G4 Cube، گوشی ROKR E1، iPod socks و هدستهای بلوتوثی اپل را میتوان مصادیقی از این واقعیت دانست.